Web Analytics Made Easy - Statcounter

فرمانده ستاد مقابله با کرونا در کلانشهر تهران، سیستم عصبی را هدف مطلوبی برای تهاجم ویروس کرونا برشمرد و به تاثیر عوارض نورولوژیک این بیماری در مرگ و میر بیماران اشاره کرد.

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، علیرضا زالی، در وبینار علمی پاندمی کووید ۱۹ و عوارض آن بر سیستم عصبی بیماران، افزود: با گذشت ۱۴ ماه از بروز این پاندمی در عرصه ملی و جهانی هرچه زمان می‌گذرد آثار متفاوتی و عوارض جدیدی از ویروس در ارگان‌های بدن به غیر از ارگان‌های تنفسی جلب توجه می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



وی گفت: این روز‌ها مقالات متعددی در مورد درگیری سیستم عصبی و مغز در رابطه با کرونا مطرح است که همگی می‌تواند نقش مؤثری را در تشخیص و درمان بیماری ایفا کند.

به گفته زالی، این وبینار در شرایطی برگزار می‌شود که دوپدیده جدید علاوه بر موضوع کووید ۱۹ در عرصه جهانی طرح موضوع شده است که عبارتند از: سندرم مزمن کووید ۱۹ و عوارض واکسیناسیون.

وی با اشاره به اینکه سندرم مزمن کووید ۱۹ یا long COVID ۱۹ عوارض ناشی از بیماری است که به صورت طولانی مدت در بیمار باقی می‌ماند، افزود: گرچه علائم تنفسی فونداسیون و پایه اصلی این سندرم مزمن را تشکیل می‌دهد، اما در بین علائم ذکر شده در مبتلایان به کرونا علا یم سیستم عصبی و روانشناختی و روانی نیز جلب توجه می‌کند و اختلالاتی مثل PTSD، افسردگی، اضطراب و اختلالات خلقی را در کنار مسائلی نظیر فیبروز ریوی نیز می‌توان دید.

زالی با اشاره به انجام فرایند واکسیناسیون جهانی، خاطرنشان کرد: عوارض مستقیم و غیر مستقیم ناشی از واکسیناسیون بر روی سیستم عصبی فرد نیز بحث جدیدی را ایجاد کرده است.

این استاد برجسته دانشگاه با اشاره به تفاوت رفتار ویروس کووید ۱۹ با سایر ویروس‌های هم خانواده اش، گفت: سیستم عصبی همواره یک ماهیت مطلوب و جذاب برای ویروس‌ها دارد. شواهد عینی و مطالعات گذشته در خصوص در مرس و سارس و آنفلوانزا و هرپس سیمپلکس، نشان داده است که سیستم اعصاب مرکزی یک هدف مطلوب برای تهاجم و فعالیت این ویروس‌ها و ایجاد تغییرات غیر مستقیم برروی سیستم اعصاب به شمار می‌روند.

فرمانده ستاد مقابله با کرونا در کلانشهر تهران خاطرنشان کرد: یافته‌های قابل توجهی در این زمینه قبل از کووید ۱۹ در رابطه با مرس و سارس وجود داشت. مرس شبیه همین کووید ۱۹ برای تهاجم از گیرنده‌های AC ۲ استفاده می‌کرد و در مورد مرس نیز دی پپتیدیل دپیپتاز۴ ناحیه حمله و ورود ویروس به سیستم عصبی محسوب می‌شدند.

زالی در ادامه عنوان کرد: نکته بسیار عجیب این است که در برخی بافت‌ها که هیچ گونه حضوری از گیرنده‌های ACE ۲ و یا دی پپتیدیل دپیپتاز۴ وجود ندارد کووید ۱۹ علائم قابل توجهی ایجاد می‌کند. مثلاً در کبد که از نظر این گیرنده‌ها فقیر است شاهد بروز برخی سندرم‌های کشنده شامل آسیب‌های کبدی و آنسفالوپاتی ناشی از مسائل کبدی هستیم و اتفاقاً بین درگیری کبدی و پروگنوز کوتاه مدت و دراز مدت بیماری کووید ۱۹ یک ارتباط مستقیم وجود دارد.

این استاد برجسته دانشگاه در ادامه سخنان خود در مورد مکانیسم‌ها و مسائل مختلف سیستم عصبی توضیحاتی را بیان کرد.

وی با اشاره به اینکه کرونا مثل هر ویروس دیگری می‌تواند موجب ایجاد آنسفالیت و مننژیت شود و با توجه به گزارش بیماران ژاپنی و چینی در این خصوص یادآور شد که احتمال ایجاد آنسفالیت و مننِژیت با آلوده شدن مستقیم بافت‌های مغزی به ویروس کووید ۱۹ وجود دارد گرچه شیوع بسیار پایینی دارد.

زالی با اشاره به آنسفالوپاتی‌هایی که ناشی از هایپوکسی است که بصورت اختلال سطح هوشیاری و تشنج و اختلالات حرکتی و سندرم‌هایی شبیه مه مغزی که در کووید ۱۹ رخ می‌دهد ممکن است به دلیل کاهش سطح اکسیژن و اختلالات تواتر گاز‌های تنفسی در ریه منجر به بروز آنسفالوپاتی هایپوکسمیک شود که خودش می‌تواند منجر به بروز علائم سیستم عصبی در کووید ۱۹ شود.

این استاد دانشگاه نوع دیگر از درگیری سیستم عصبی در کووید ۱۹ را سندرم‌های التهابی عنوان کرد که از آن‌ها به عنوان آنسفالوپاتی‌های التهابی یا ادم یاد کرد.

وی بروزسیتوکاین استورم یا طوفان سایتوکاینیرا از دیگر عوارض سیستم عصبی در کووید ۱۹ برشمرد که می‌تواند کاسکت‌های التهابی را در هر بافتی ایجاد کند. هر بافتی از بدن از جمله ریه کبد کلیه و سیستم اعصاب مرکز و مغز نیز می‌تواند در جریان این سیتوکاین استروم دچار سندرم التهابی از هم گسیخته بشود که منجر به بروز بیماری‌های مختلف می‌شود.

فرمانده ستاد مقابله با کرونا در کلانشهر تهران در بخش دیگری از توضیحات تخصصی خود، گفت: عارضه شایع به دنبال واکسیناسیون و یا سندرم مزمن کووید ۱۹ را ممکن است شاهد هایپر کوآگولوپاتی یا اختلالات انعقادی در بیماران باشیم که می‌تواند سبب افزایش مرگ و میر و اختلالات عروقی باشد.

زالی گفت: مطالعات نشان داده که یکی از دلایل افزایش سکته‌های مغزی مربوط به همین موضوع باشد که در فیزیوپاتولوژی بیماری کووید ۱۹ نقش بسیار مهمی را دارد.

وی با اشاره به مطالعه ۷۵۰ بیمار در بیمارستان شهدای تجریش گفت: شانس سکته در بیماران ۵ درصد بود و شانس بروز اختلال تعادل در مبتلایان ۱۲-۱۰ درصد بود.

زالی با اشاره به اینکه گیرنده ACE ۲ موجود در مغز نقش رگولاتوری و تنظیم کنندگی را ایفا می‌کند افزود: اگر این گیرنده‌ها توسط ویروس اشغال شوند نقش تنظیم کنندگی گیرنده در مورد فشار خون تغییر می‌کند و ممکن است باعث افزایش فشار خون در بیماران کرونایی شود که می‌تواند موجب ایجاد هموراژی و خونریزی و سکته مغزی شود.

این استاد دانشگاه در ادامه شایع‌ترین عوراض ناشی از کووید ۱۹ در سیتم اعصاب مرکزی را اختلالات بویایی و چشایی برشمرد و با اشاره به آناتومی گیرنده‌های حسی بویایی و مجاورت آن با بافت مغز، درگیری و اختلال سیستم بویایی را دور از انتظار ندانست و به بیان توضیحات کاملی در خصوص مکانیسم بروز این اختلال پرداخت.

زالی همچنین شایع‌ترین علائم بالینی مبتلایان به کووید ۱۹ را سردرد عنوان کرد که معمولاً جنرال، تنشی یا کششی است و بعد از دو تا سه روز به حداکثر خودش می‌رسد و به مسکن نیز پاسخ نمی‌دهد. این نوع سردرد در خانم‌ها شیوع بالاتری دارد و مکانیسم‌های عروقی نیز در آن بدون تأثیر نیست.

این جراح مغز و اعصاب افزود: مسائل روانشناختی، اضطراب و افسردگی نیز می‌تواند در بروز سردرد‌های تنشی در این بیماران تأثیرگذار باشد، اما آنچه بسیار اهمیت دارد سردرد‌های مستمر و افزایشی است که ممکن است با ترومبوز و لخته خون در مغز ارتباط داشته باشد و باید پیگیری شود.

به گفته زالی، یکنوع سردرد دیگر ناشی از استفاده مستمر از ماسک و شیلد در کادر بهداشت و درمان است که ممکن است با سردرد‌های ناشی از کووید ۱۹ اشتباه گرفته شود. این نوع سردرد یک ساعت پس از استفاده مستمر ماسک و شیلد شروع می‌شود و بیشترین محل درد موضعی در محل تماس با ماسک و شیلد است که این سردرد یک ساعت تا ۷۰ دقیقه پس از برداشتن ماسک و شیلد رفع می‌شود.

وی سرگیجه و عدم تعادل، ضعف عمومی را نیز از سایر علائم در این بیماران برشمرد و به احتمال بروز انواع سندرم‌ها نظیر فیشر، والنبرگ، گلین باره در این بیماران اشاره کرد.

زالی در ادامه به مطالعه ۷۵۰ بیمار کرونایی در بیمارستان شهدا و علائم نورولوژیک آنان اشاره کرد که در این مطالعه؛ ۱۲ درصد سرگیجه و عدم تعادل، ۵ درصد استروک و سکته که غالباً جوان و زیر ۵۰ سال بودند که شدید و بدون پاسخ به درمان بود و ۲۲ درصد اختلالات بویایی و ۳۰ درصد نیز اختلالات روانشناختی مشاهده شد.

فرمانده ستاد مقابله با کرونا در کلانشهر تهران یکی از مهم‌ترین بحث‌های مهم در کووید ۱۹ را بروز اختلالات روانشناختی از جمله اضطراب، افسردگی و اختلالات خلقی و…، عنوان کرد که در بیماران با سابقه یک یا دو بار ابتلاء به کووید ۱۹ علائم روانشناختی بسیار افزایش داشته است.

وی خاطرنشان کرد: با توجه به ناشناخته بودن خصوصیات و بروز جهش‌ها و موتاسیون‌های جدید در کووید ۱۹، نیازمند شناخت عمیق‌تر از این بیماری با استفاده از یافته‌های تصویربرداری و کالبدشکافی هستیم تا این شناخت عمیق‌تر نسبت به بیماری و درگیری سیستم عصبی مرکزی به ما کمک کند تا عوارض ناشی از بیماری به ویژه عوارض نورولوژیک آنکه متأسفانه در مرگ و میر و کاهش کیفیت زندگی بیماران تأثیرگذار است را کاهش دهیم.

زالی در خاتمه سخنان خود از دست اندرکاران برگزاری این وبینار قدردانی کرد و ابراز امیدواری کرد که باعث ارتقای ارائه خدمات درمانی به بیماران مبتلا به کووید ۱۹ شود.

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: ویروس کرونا موتاسیون کرونا سیستم عصبی فرمانده ستاد مقابله با کرونا در کلانشهر تهران ماسک و شیلد کووید ۱۹ کووید ۱۹ سیستم عصبی سندرم مزمن گیرنده ها سندرم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۸۶۰۳۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تراشه‌های مغزی به‌زودی از رده خارج می‌شوند/ چه بلایی بر سر بیماران می‌آید؟

خبرگزاری علم و فناوری آنا؛ این روزها، فناوری عصبی قابل کاشت به طور چشم‌گیری پیشرفت کرده است و برای برخی از افراد مبتلا به اختلالات عصبی، بازگشت به زندگی عادی را فراهم می‌کند. اما با توجه به پیشرفت سریع این فناوری، وقتی این دستگاه‌های عصبی قابل کاشت منسوخ شوند یا تولید کننده آنها ورشکسته شود، چه اتفاقی می‌افتد؟

پیشرفت‌های عظیم در فناوری پزشکی منجر به توسعه دستگاه‌های عصبی قابل کاشت مانند محرک‌های عمقی مغز، عصب واگال و محرک‌های نخاعی شده است. نورالینک ایلان ماسک، رابط مغز-کامپیوتر بی‌سیم (BCI)، یکی از شناخته شده‌ترین دستگاه‌ها است. البته اخیراً چین نیز ازایمپلنت مغز-کامپیوتر بی‌سیم  خود رونمایی کرده است که نشان‌دهنده سریع‌تر شدن پیشرفت‌های علمی در حوزه نوروتکنولوژی است.

دستگاه‌های عصب‌شناسی کارآمدی که درون بدن کاربران کاشته می‌شوند، کیفیت زندگی افراد مبتلا به اختلالات عصبی را بهبود بخشیده‌اند. اما با توجه به سرعت پیشرفتی که در حال حاضر شاهد آن هستیم، چه اتفاقی می‌افتد وقتی که فناوری عصبی کاشته شده به سرعت منسوخ می‌شوند؟ یا وقتی که تولید کننده آنها دیگر پشتیبانی فنی ارائه نمی‌دهد (مانند ویندوز که پشتیبانی از نسخه‌های قدیمی‌تر سیستم‌عامل خود را لغو کرده است)؟ آیا این دستگاه‌ها قابل جدا کردن هستند؟ و اگر بله، چه کسی باید هزینه خارج کردن را پرداخت کند؟

حالا باید به این سوال پاسخ داد: آیا باید تدابیری برای پوشش این وضعیت‌ها وجود داشته باشد؟ برخی معتقدند که بله، باید وجود داشته باشد. در مطالعه‌ای که توسط محققان مؤسسه بیماری‌های عصبی نورمن فیکسل در فلوریدا، ایالات متحده انجام شد، یک تعریف رسمی از «رها کردن دستگاه‌های عصبی کاشته‌شده» ارائه کرد که به گفته آنها، برای توسعه دستورالعمل‌ها، سیاست‌ها و قوانین مرتبط با آن مهم است.

نوروتکنولوژی؛ بخشی از یک آزمایش بالینی است

در سال ۲۰۲۰، مجله «نیچر مدیسنس» داستان ریتا لگت زن استرالیایی را گزارش داد که یک دستگاه کارآزمایی برای درمان صرع در مغزش کاشته شده بود. این دستگاه به عنوان بخشی از یک آزمایش بالینی در مغز لگت قرار داده شد و برای او به خوبی کار می‌کرد به طوری که گلت دیگر تشنج نمی‌کرد. با این حال، در نیمه‌ی راه آزمایش، شرکت نورال‌ویستا که دستگاه را تولید کرده بود، به دلیل نگرانی سرمایه‌گذاران درباره ارائه حمایت مالی به چنین فناوری تهاجمی، تعطیل شد.

با تعطیل شدن این شرکت، دیگر هیچ وسیله‌ای برای نظارت بر دستگاه وجود نداشت. به طور کاملاً واقعی، دستگاه در سر لگت مرده بود! (البته نه کاملاً، باتری باید سه سال دوام می‌آورد) و تنها گزینه‌اش این بود که دستگاه را از مغزش خارج کند.

به گفته فردریک گیلبرت، دانشیار دانشگاه تاسمانی که در زمینه اخلاق نوروتکنولوژی تخصص دارد جدا کردن یک دستگاه معادل قطع درمان است. گیلبرت می‌گوید کهاین دستگاه‌ها می‌توانند به شدت هویت بیمار را تحت تأثیر قرار دهند. ناراحتی ناشی از جدا کردن دستگاه ممکن است به طور مستقیم با کارآیی تکنولوژی مرتبط باشد.

نویسندگان مطالعه فعلی نظریه‌ای را تشکیل دادند که براساس آن، شکست کارآزمایی بالینی عمدتاً خارج کردن دستگاه‌های فناوری عصبی نیست، بلکه شکست می‌تواند ناشی از نگرانی‌های ایمنی یا اثر درمانی باشد. با این حال، آنها گفتند که برای افرادی که آزمایش بالینی را انجام می‌دهند، ضروری است که سه معیار را برآورده کنند. اولاً، شرکت‌کنندگان مطالعه باید در مورد احتمال قطع آزمایش مطلع شوند و مشخص شود که آنها به بخش‌های درمان یا کنترل مطالعه تعلق دارند. دوماً، شرکت‌کنندگان باید در صورت لغو آزمایش مطلع شوند. سوماً، باید منابعی برای درمان‌های دیگری که به استاندارد‌های پذیرفته‌شده مراقبت می‌پردازند، به شرکت‌کنندگان ارائه شود.

البته، علاوه بر مسئله لغو زودهنگام آزمایش‌ها، مسئله دیگری نیز وجود دارد که وقتی یک کارآزمایی به نتیجه طبیعی خود می‌رسد، چه اتفاقی برای ایمپلنت مغزی می‌افتد. در آن شرایط، معمولا حذف دستگاه به شرکت کنندگان ارائه می‌شود. درحالی که هیچ دستورالعمل روشن و فعلی در مورد ماندن یا برداشتن ایمپلنت وجود ندارد.

خطرات برداشتن تراشه‌های مغزی

همانطور که قبلاً ذکر شد، یک دستگاه نوروتکنیک که امروزه به عنوان پیشرفته‌ترین در نظر گرفته می‌شود، ممکن است فردا پیشرفته نباشد. این دستگاه‌ها دارای تاریخ انقضای داخلی هستند و بدون تعمیر و نگهداری مداوم، کارایی خود را از دست می‌دهند.

در تابستان ۲۰۲۰، ایلان ماسک به‌روزرسانی پیشرفت‌های مربوط به کاشت نورالینک را به اشتراک گذاشت. او گفت: در اصل، بخشی از جمجمه به اندازه یک سکه برداشته می‌شود و الکترود‌ها وارد می‌شود، سپس قسمتی از جمجمه را که برداشته شده بود جایگزین می‌کنند. پس از آن ما را با چسب فوق العاده می‌بندیم، به این ترتیب بسیاری از زخم‌ها بسته می‌شوند و و بعد از آن فرد می‌تواند به راحتی پیاده‌روی کند. این خیلی جالب است.

اما نکته جالب‌تر بخشی از ارائه بود که مربوط به خوک دوروتی بود که قبلاً یک تراشه نورالینک داشت. ماسک گفت که برداشتن ایمپلنت دوروتی برگشت پذیری دستگاه را نشان می‌دهد. ماسک می‌گوید: آنچه دوروتی نشان می‌دهد این است که می‌توانید نورالینک را قرار دهید، آن را حذف کنید و شاد، سالم و غیرقابل تشخیص از یک خوک معمولی باشید.

این تمام چیزی است که ماسک برای حذف دستگاه ارائه کرده و هیچ چیز در مورد خطرات آن نگفته است.

یافتن نظر متخصص در مورد اینکه آیا برداشتن نورالینک یا یک ایمپلنت مغزی دیگر به مغز آسیب می‌رساند یا خیر، دشوار است. اما، اگر کاشت دستگاهی مانند نورالینک خطر آسیب رساندن به بافت مغز را به همراه دارد، منطقی است فرض کنیم که هنگام برداشتن آن نیز این خطر وجود دارد.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • خطر حمله قلبی در این بیماران بیشتر است
  • واکسنی که ویروس‌های ظهور نکرده کرونا را از بین می برد!
  • تراشه‌های مغزی به‌زودی از رده خارج می‌شوند/ چه بلایی بر سر بیماران می‌آید؟
  • مشکلات پایان‌ناپذیر کادر درمان؛ مدل جدید از مهاجرت شکل گرفته!
  • فاجعه در بیمارستان‌های دولتی؛ مهاجرت پرستاران به بخش خصوصی
  • فاجعه پنهان نظام پزشکی؛ کادر درمان از بیمارستان‌های دولتی به بخش خصوصی مهاجرت می‌کنند
  • مهاجرت کادر درمان از بخش دولتی به خصوصی
  • کادر درمان از بیمارستان‌های دولتی به بخش خصوصی مهاجرت می‌کنند
  • فاجعه در بیمارستان‌های دولتی/ مهاجرت کادر درمان به بخش خصوصی
  • سمت راست سرتان درد می‌کند؟ این چند روش را امتحان کنید